بنیامین

خاله ریحانه

سلام گر دوی خاله (ارتقا پیدا کردی لپی من) می خوام امروز از یکی برات بنویسم که خیلی عزیزه. از خاله ریحانه یعنی آبجی خودم . خاله ریحان تا چند وقت پیش خونه ش از ما دور بود. ولی الان چندماهی میشه که اومدن نزدیک ما. خداروشکر. وقتی موقع سرکار رفتن مامان لیلا بشه تو باید پیش خاله زری و خاله ریحان باشی. حسابی خوش به حالت میشه. چون یکی از یکی مهربون تر. توو پست های قبلی نوشتم که وقتی خ بر حاملگی مامان لیلا رو شنیدم خاله ریحان مشهد بود و من اس ام اسی اول بهش گفتم. حالش خیلی خیلی قشنگ تز از من شد. چون پیش امام رضا بود و همون جا برای اومدن نماز شکر خوند و شدی بیمه ضامن آهو آقا امام رضا. برات از اونجا لباس تبرک اورد که وقتی به دنیا...
20 دی 1395

تولد مامان لیلا

سلام وروجک من می دونی امروز چه روزیه؟؟؟‌ روز تولد مامان لیلای مهربون و دوست داشتنی سوم دی ماه . به به چه روزی تصمیم گرفتیم مامان لیلا رو غافلگیر کنیم. پس من رفتم شیرینی و بادکنک خریدم و خونه رو یه کوچولو تزیین کردم. بعدش به مامان زنگ زدم و گفتم میام دنبالتون که بیارمتون خونه ما. وقتی شما رو رسوندم، خاله زری و خاله بهار (دوست من)‌ با فشفشه و شمع در و برای مامان باز کردن و مامان کلی غافلگیر شد. هوراااااااا ولی یه چیزی بگم؟؟؟؟ کادو مامان لیلا همش  شیر خشک و پوشک برای تو بود.     ...
3 دی 1395
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بنیامین می باشد